در مورد معنا و مفهوم ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ﴾ بحث شد، و گفتیم: این جمله به معنى این است كه انسان تنها باید مطیع و فرمانبردار خداوند باشد و در زندگى اش تنها بنده ى او باشد و براى او بندگى كند. اكنون مى خواهیم در مورد مطلب دیگرى كه با آنچه بیان شد مرتبط است، بحث كنیم و بگوییم: بزرگترین عملى كه انسان مسلمان باید انجام دهد «نماز» است.
قبلاً گفتیم: عبادت و بندگى خدا به این معنى است كه انسان در زندگى و در مسیر اصلاح و تربیت خود و در مسیر كمال و رسیدن به آن، باید بر اساس فرمان خداوند و طبق دستورات او از نعمتها و امكانات موجود استفاده كند. علاوه بر این گفتیم: وقتى انسان خود را شناخت و فهمید كه او مخلوقى است كه آمادگى سیر به سوى كمال و رشد را دارد و این را هم دانست كه آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست همه امكانات و نعمتهایى هستند كه در اختیار او و به منظور رشد او قرار داده شده اند. در این صورت خدا را به عنوان ذات «رحمان و رحیم» خواهد شناخت. او خدا را اینگونه خواهد شناخت كه همیشه نسبت به بندگان خود مهربان است و همیشه به آنها رحم مى كند و هر آنچه آنها در مسیر رشد نیاز دارند برایشان فراهم مى كند و هر مانعى كه رشد آنها را تهدید مى كند، بر مى دارد. آنچه بر هر انسان عاقلى معلوم و مشخص است این كه خداوند متعال هرگز كار بیهوده انجام نمى دهد. او – جلّ جلاله – حتماً روزى را خواهد آورد كه در آن انسان را مورد محاكمه قرار دهد و درباره ى این همه نعمتها و امكانات از او سؤال كند و بپرسد كه چگونه از آنها استفاده كرده است. پس با چنین شناختى، خداوند را صاحب روز آخرت مى داند؛ روزى كه انسان در آن جزا و سزاى اعمال خود را دریافت خواهد كرد.
وقتى انسان خدا را این گونه شناخت كه «رحمان و رحیم» و ﴿مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ ٤﴾ است، درونش از یک طرف مملوّ از امید نسبت به این ذات مقدس و از طرف دیگر مملوّ از ترس نسبت به او – جلّ جلاله – مى شود و این امید و ترس او را وادار مى كنند كه با این ذات پیمان بندگى ببندد، پس مى گوید: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ﴾.
از طرف دیگر، چون مى داند بدون كمک او نمى تواند حتّى یک قدم در راه و مسیر رشد و سیر به سوى كمال بردارد، پس به او پناه مى برد و از او طلب كمک مى كند و مى گوید: ﴿وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ﴾ از او مى خواهد در مسیر بندگى، او را یارى دهد. و چون ممكن است در نحوه ى درخواست كمک دچار مشكل شود و نباید به هر شكل و قالبى كه خواست از خداوند درخواست كمک كند، خداوند متعال با رحمت و مهربانى خود، چگونگى و قالب این درخواست را براى انسان مشخص كرده است. براى ما انسانها مشخص كرده است كه چگونه از او درخواست كمک كنیم و با چه الفاظى او را به كمک بخوانیم. خداوند در این زمینه بهترین قالب و بهترین الفاظ را براى انسان قرار داده است و او را موظف كرده كه با این الفاظ و در این قالب او را بخواند. این قالب «نماز» است.
«نماز» یا «صلاة» به معناى دعا و طلب كمک است. یعنى درخواست امكانات و برداشتن موانع از طرف خداوند متعال در مسیر رشد و سیر به سوى كمال.
وقتى انسان تصمیم مى گیرد در مسیر بندگى خداوند قرار گیرد و راه ایمان و عمل صالح را انتخاب كند، چاره اى جز این ندارد كه از خداوند متعال درخواست كمک و یارى كند. خداوند فرموده است: اى انسان! حال كه به این نتیجه رسیدى، پس اینگونه مرا بخوان و نماز بخوان.
چون بندگى و عبادت خداوند بدون دعا و درخواست كمک و یارى از او ممكن نیست، و نماز نیز بهترین و كاملترین قالب این درخواست است؛ بنابراین اولین كارى كه انسان مؤمن باید انجام دهد «نماز» است. به همین دلیل در تمام كتابهاى آسمانى و در زمان تمام پیامبران خدا، نماز بر همه ى مؤمنین واجب بوده است؛ هر چند قالب آن تغییر كرده است. بر این اساس است كه در همان ابتداى نزول قرآن در مكه، خداوند مؤمنان را به خواندن «نماز» [بر خلاف سایر عبادتهاى واجب [دستور داده است. البته نه به آن كیفیتى كه بعدها به آن دستور داده شدند و ما مسلمانان امروز آن را انجام مى دهیم.
در ابتداى دعوت، پیامبر خدا (صلی الله علیه و سلم) مشغول نماز و دعا بوده و بدیهى است كه چنین باشد و نماز قبل از هر عمل دیگرى مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا بدون نماز انسان نمى تواند بندگى خدا را انجام دهد. پس لازم و ضرورى است كه انسان مسلمان پس از این كه ایمان واعتقادش [آن گونه كه بیان شد]، در دلش جاى گرفت و قبل از انجام هر عمل صالحى باید معنا و مفهوم نماز را بداند و بعد از آن شروع به خواندنش بكند.
در اینجا بهتر است گفته شود: نماز واقعى آن است كه انسان با خواندن آن به خوبى درک كند كه چه مى گوید و در آن چه اعمالى را انجام مى دهد؛ یعنى هم روح الفاظ و هم روح اعمال را درک كند؛ زیرا بدون چنین دركى انسان هرگز نمى تواند از نماز استفاده ى مطلوب ببرد. متأسفانه بیشتر مسلمانان این عمل مهم و بسیار بزرگ را بدون این كه معنى و روح آن را درک كنند، انجام مى دهند و در نتیجه نمى توانند استفاده ى مطلوبى از آن ببرند.
در میان مسلمانان چه بسیارند كسانى كه سالهاى سال است نماز مى خوانند اما همچنان اعمال زشت و ناشایستى انجام مى دهند و به آن عادت كرده اند و متأسفانه بسیارى از آنها با همین اعمال از دنیا مى روند. اگر این افراد روح نماز را درک مى كردند و الفاظ و اعمال آن را با آگاهى كامل انجام مى دادند و به خوبى مى دانستند كه مشغول انجام چه كار مهمى هستند، مطمئناً چنین حالتى نمى داشتند و با چنین حالت و وضعیتى از دنیا نمى رفتند.
خداوند متعال مى فرماید:
﴿إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ﴾ [العنكبوت: ۴۵]. «به راستى نماز، انسان را از آنچه كه زشت و ناپسند است (و خدا آن را ناپسند مى شمارد)، باز مى دارد».
كسانى كه نماز مى خوانند؛ اما همچنان اعمال زشت و ناپسند انجام مى دهند این را بدانند كه نماز آنها نماز واقعى نیست.
بر هر مسلمان توانایى واجب است كه روح و حقیقت الفاظ و اعمال نماز و معناى آن را براى مردم روشن كند و به آنان بگوید كه قیام و ركوع و سجود و نشستن در تشهد به چه معنا و براى چیست و چرا سوره ى فاتحه خوانده مى شود و معناى آن چیست. تشهد و تحیات به چه معناست و … .
بر هر مسلمانى به طور عام واجب است قبل از هر چیز بكوشد كه معناى نماز را یاد بگیرد و نمازش را با آگاهى به جا آورد. و بر آنان كه فرزندانى دارند و مى خواهند فرزندانشان نماز بخوانند نیز واجب است قبل از وادار كردن فرزندانشان به خواندن نماز، نماز را برایشان تشریح كنند و معنا و مفهوم آن را براى آنها بیان كنند و بعداً آنها را تشویق به خواندن آن كنند. والدین باید این را بدانند كه اگر فهم صحیح نماز از سوى فرزندانشان دو سال هم طول بكشد مشكلى نیست و در این كار عجله نكنند؛ زیرا خداوند متعال مى فرماید: زمانى كه فکرتان جمع نیست اگر نماز بخوانید، نمى دانید چه مى گویید و چه كار مى كنید پس در چنین حالتى حق ندارید به نماز نزدیک شوید:
﴿لَا تَقۡرَبُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنتُمۡ سُكَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَعۡلَمُواْ مَا تَقُولُونَ﴾ [النساء: ۴۳]. «در حالِ مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه میگویید».
علما با استناد به این آیه ى شریفه مى گویند: كسى كه حواسش جمع نیست و هنگام انجام نماز نمى داند چه كار مى كند و چه مى گوید، اجازه ندارد به نماز نزدیک شود. حال چنین فردى فرق نمى كند بر اثر خوردن شراب مست شده باشد یا به هر دلیل دیگرى. انسان تنها زمانى جایز است كه به نماز نزدیک شود و آن را ادا كند كه بداند مشغول انجام چه اعمال و اداى چه الفاظى است. بدتر و مذمومتر از چنین حالتى آن است كه انسان اصلاً معناى نماز را نداند.
در اینجا بهتر است از حقیقت و روح اعمال و الفاظى كه در نماز انجام مى گیرند و بر زبان آورده مى شوند بحث كنیم و بگوییم كه هر كس به نماز مى ایستد باید چه حال و روحیه اى داشته باشد.
ادامه دارد ….
برگرفته از کتاب : بندگی خدا
تألیف:استاد ناصر سبحانى رحمه الله
مترجم:جهانگیر ولدبیگى
څرګندونه مو لاندې وليکئ